خلاصه :
بیتوجهی و سهلانگاری پدر و مادر شیرین که هشت سال دارد، واقعهای را برای او رقم میزند که زخمش سالها بر روح او باقی میماند و همه زندگیاش را تحتالشعاع خود قرار میدهد.
آنچه این زخم را عمیقتر میکند و واقعه را به فاجعه ختم میسازد، این است که دخترک هیچکس را نمییابد تا دردش را با او در میان بگذارد.
شیرین دو بار تا آستانه ازدواج پیش میرود، اما ازدواجش به هم میخورد. او در سومین تجربهاش دچار بحران میشود و…