خلاصه :
روایت مردی متصل به بدنه حاکمیت، به نام احد فاتحی است که به کمک مدیر برنامه خود، نادر ایستاده، به بهانه سفر به مکه، راهی کامبوج تایلند شده تا زن صیغهای خود را ملاقات کند، اما متوجه میشود همسر موقتش بدون اطلاع او به تایلند رفته است. او به همراه ایستاده به تایلند میرود تا همسرش را پیدا کند و سرانجام میفهمد او با مردی آمریکایی ازدواج کرده و اکنون نیز باردار است و نیز در آنجا درگیر مشکلاتی میشوند...